شهرآرا آنلاین - ورشان بزازان| طبق عادت چند دقیقه زودتر به محل قرار میرسم و مرا در اتاق کارش میپذیرد. تلویزیون اتاق روشن است و شبکه قرآن را نمایش میدهد. بخش زیادی از فضای اتاق به یک کتابخانه چوبی اختصاص دارد که درآن بیشتر لوح تقدیر و جام زرین و از این دست افتخارات به چشم میخورد.
گفتوگویم را با جعفر مروارید با موضوع جشنوارههای فجر آغاز میکنم. با هزینهها و بودجههای این اداره ادامه میدهم و درنهایت آنچه از مطالبات و گلایههای اهالی هنر میدانم، در دل سوالهایم میگنجانم.
جشنواره شانزدهم فیلم فجر بهعنوان مهمترین رویداد هنری در مشهد هرچند که سال ٩٧ نسبتبه سالهای گذشته رونق بیشتری داشت، با پارهای بینظمی هم همراه بود.
من در دو بخش پاسخ میدهم؛ ابتدا آنچه در جشنواره رخ داد و همچنین ویژگیهایش و علت رونق جشنواره فجر شانزدهم را توصیف میکنم و سپس علت کاستیها و برخی بینظمیها را میگویم. از جهت کمّی اگر نگاهی به فیلمهای جشنواره بیندازیم، نسبتبه سال ٩۶ پیشرفت خوبی داشته است. من فکر میکنم امسال شور و هیجان مردم، فضای مجازی و حضور رسانهها به کمک سینما آمد و جشنواره فیلم فجر مشهد را تبدیل به یک کلان رویداد فرهنگی کرد. درکنار دیدن فیلم، جریان گفتوگو هم بین مردم، رسانهها، مسئولان و نخبگان شکل گرفت. از یک طرف سال ٩٧، برای اولینبار، فهرست حداکثری فیلمها را همگام با تهران در مشهد داشتیم و از طرف دیگر، بیشتر سینماها، باز برای اولینبار در سال ٩٧، میزبان جشنواره بودند. یعنی ٣۴فیلم در ۵سینما نمایش داده شد و همه اهالی رسانهها میتوانستند همه فیلمها را در همه سینماها تماشا کنند. فهرست فیلمهای مشهد کاملترین فهرست دربین استانها بود و نیز، دو سالن در سالهای گذشته، به پنج سالن افزایش پیدا کرد.از نظر کیفی و محتوایی هم، شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، با حضور رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی، تبدیل به یک جریان هنری، فرهنگی و مردمی شد. برگزاری جلسات نقد و نظر، گفتوگوهای مردمی بعد از هر فیلم، جلسات تخصصی نخبگانی با عناوین سینما و شهر، سینما و رسانه، سینما و هویت، سینما و زیارت، سینما و اخلاق، سینما و جامعه و زمان در سینمای معاصر، نگاههای نخبگان درباره مفاهیم مطرحشده این جشنواره را تبدیل به یک جریان هنری، فرهنگی و مردمی کرد و همچنین این گفتوگوهای بینرشتهای که مطرح شد، به سیاستگذاریهای کلان کمک میکند؛ گفتوگوهایی که درباره جشنواره رخ داد، برای ما خیلی مهم بود. گفتوگوهای بینافرهنگی درزمینه رخدادهای جامعه کنونی، باعث میشود رویدادهای جامعه را واقعبینانه ببینیم، آسیبشناسی کنیم و با امید به آینده درزمینه مشکلات گفتوگو کنیم.
من، جشنواره فیلم فجر را مهمترین ظهور زیبایی شناسانه انقلاب اسلامی میدانم. اینکه هر سال، در دهه فجر، با این جشنواره، آن رخداد عظیم انقلاب را به یاد میاوریم، شور و هیجان خاصی دارد. این ایده که مرحوم امام خمینی (ره) به ملت ایران عرضه کرد که «حق تعیین سرنوشت»بود، از نگاه دوربین، در فیلمهای اجتماعی و فرهنگی، خود را نشان میدهد.
مضامین فیلمهای امسال، بهخوبی، تحقق این ایده بنیادین انقلاب (حق تعیین سرنوشت) بود، همانند یک دماسنج، وضعیت جامعه را نشان میداد، هم آسیب شناسی انجام داد و هم راهحلهایی برای این آسیبها، مطرح میکرد. با این اوصاف، جشنواره فیلم فجر، تنها یک رویداد سینمایی هنری نیست؛ بلکه یک رویداد زیبایی شناسانه اجتماعی سیاسی است.
اما در پاسخ به قسمت دوم پرسش شما که علت پارهای بینظمیها و آسیبها را جویا شدید، باید بگویم در درجه اول، علت آن بود که ستاد جشنواره در تهران بود. این مرکزگرایی هنوز در جریان سینما وجود دارد. کانون تهیهکنندگان در تهران است. برای پخش هر فیلم در جشنواره، باید رمز آن فیلم از تهران برسد. ما هر روز از صبح تا ظهر منتظر دریافت رمز بودیم. کانون تهیهکنندگان برای جلوگیری از کپی فیلم، رمز آن یعنی اصطلاحا KDM، را دقایق آخر برای ما ارسال میکرد. نتیجه این بود که برخی فیلمها رمزشان عمل نمیکرد؛ مثلا برای یک فیلم ٢٠رمز ارسال شد که هیچکدام عمل نمیکرد و در برخی مواقع، باعت تاخیر نمایش فیلم میشد. این موضوع هم ما را اذیت کرد، هم مخاطبان را؛ البته از اواسط جشنواره به بعد، این موضوع با تفاهم با تهران، کمکم بهتر شد.
درباره هزینههای جشنواره شانزدهم نیز حرفوحدیثهای بسیاری مطرح شد که هزینه فیلمها درنهایت چگونه تامین میشود، آیا شهرداری حامی مالی جشنواره بود؟
ما هنوز ازا ین رویداد بیلان مالی نداریم. شهرداری برای حضور حداکثری فهرست فیلمها کمک کرد. همینجا اشاره کنم که علاوهبر اینکه من با شهردار مشهد، همدانشگاهی و نیز همسن هستم، در امور فرهنگی نیز اشتراک نظر داریم.
پس شهرداری مبلغ مدنظر را به شما پرداخت کرده است؟
بله. قرار بود در دو قسط پرداخت کند که قسط اولش را پرداخت کرده است. آن میزانی که باید شهرداری کمک میکرد، انجام داد.
حضور رسانهها را امسال چگونه ارزیابی میکنید؟
از ویژگیهای امسال، حضور اصحاب رسانه و مطبوعات در بین مردم بود. در نشست مطبوعاتی، نظر بیشتر مطبوعات و رسانهها، این بود که برخلاف تهران، سالن مجزایی نداشته باشند و دربین مردم باشند و همین موضوع را ما سعی کردیم محقق شود.
امسال حضور حداکثری مسئولان را هم دربین مردم شاهد بودیم. من شخصا معتقدم اگر مسئولی با خانواده برای دیدن فیلم مراجعه کند، دیدگاهش، مردمیتر و واقعگراتر میشود. دیدن فیلم، یک تفنن نیست؛ یک بایسته اجتماعی و فرهنگی است. این اتفاق باعث میشود مسئولانی که با خانوادههایشان درکنار مردم به تماشای فیلمها نشستهاند، نگاهشان به مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی متفاوت شود و درنتیجه میتوانند در سیاستگذاریهای کلان، این نگاهها را مدنظر قرار دهند.
به نظر من جشنواره امسال، یک آکادمی عمومی بود؛ به این معنا که با کمک رسانهها، مردم فرهنگدوست و هنردوست در این آکادمی حضور داشتند. علاوهبر اینکه جشنواره یک کلان رویداد مردمی نیز بود؛ یعنی تشریفاتی نبود. کارکرد رسانه در جشنواره امسال این بود که فرصت و بستر مناسب برای انتقال نگاهها و مفاهیم را فراهم کرد.
پس از لغو برگزاری مراسم افتتاحیه، انتظار میرفت که جشنواره شانزدهم، مراسم اختتامیه داشته باشد اما این اتفاق نیفتاد؟
در چهلمین سالگرد انقلاب باشکوه اسلامی، مردم بیشتر مشتاق دیالوگ هستند تا مونولوگ و باید از جلساتی که سخنران ثابت دارد و رسمی است، بهسمت مدلهای متنوعتر و مردمیتر، حرکت کنیم. نگاه من نیز این است که بیشتر در بین مردم و با مردم و در گفتوگو با مردم باشیم. این نگاه باعث شد تصمیم بگیریم اگر قرار است هزینهای صرف افتتاحیه یا اختتامیه جشنواره شود، صرف حضور حداکثری مردم شود؛ چرا هزینهای تشریفاتی را بر فضای فرهنگی تحمیل کنیم؟ صرف این هزینهها برای حضور بانشاط و حداکثری مردم و نیز توزیع عادلانه سینماها و مشارکت حداکثری سینماها در جشنواره فیلم فجر امسال، باعث کارآمدی و درنتیجه رضایت بیشتر مردم هنردوست مشهد میشود. امسال مراسم رسمی و تشریفاتی افتتاحیه و اختتامیه را به حضور مردمی و رونق جشنواره تبدیل کردیم و تنوع حضور مردمی در پنج سینما را به کاخ جشنواره در یک سینما ترجیح دادیم.
علاوهبر اینکه در روز اول جشنواره، میزبان دکتر انتظامی، رئیس محترم سازمان سینمایی کشور، در جمع مدیران سینما بودیم که نتایج خوبی هم داشت، آسیبشناسی گذشته انجام شد که درنهایت با وفاق بین سینماها، به یک طرح رسیدیم که امیدواریم بر اساس آن در سالهای آینده، کار را خود سینماها و مردم پیش ببرند و ما هم بهعنوان خدمتگزاران فرهنگ جامعه در کنار آنها باشیم. در اواسط جشنواره نیز، میزبان وزیر فرهیخته فرهنگوارشاد اسلامی، جناب آقای دکتر صالحی، بودیم. ایشان از ستاد سیزدهمین جشنواره فیلم فجر مشهد بازدید کردند و در یک حضور مردمی، در پردیس سینمایی هویزه، حاضر شدند و به گفتوگو با مردم فرهنگدوست نشستند. در پایان، به سوالات خبرنگاران درباره جشنواره فیلم فجر پاسخ دادند و به فضای بانشاط و پررونق امسال در مشهد اشاره کردند و همچنین زیرساختهای خوب سینمایی در مشهد و عدالت توزیعی را از ویژگیهای امسال جشنواره فیلم فجر مشهد، برشمردند. در روز پایانی جشنواره هم، میزبان استاندار محترم خراسان رضوی، جناب آقای مهندس رزمحسینی بودیم. ایشان ضمن تماشای فیلم جهانپهلوان تختی، همراه با مردم در پردیس هویزه، به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند و تاکید کردند: مشهد بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و معنوی کشور، نقش تعیینکنندهای در حوزه فرهنگ دارد و باید از ظرفیت بخش خصوصی برای توانمندسازی اهالی هنر و حمایت از آنها و تامین زیرساختهای حوزه سینما استفاده کرد و وقتی از توسعه سخن میگوییم، توسعه فرهنگی نیز مدنظر ماست.
همانطور که آگاهید، بهجز جشنواره فیلم فجر ما جشنوارههای دیگری هم داریم که باتوجهبه ظرفیتهای موجود در استان و مشهد، انتظار میرفت میزبانی این جشنوارهها را در مشهد نیز شاهد باشیم. آیا تلاشی برای برگزاری سایر جشنوارهها در مشهد شده است؟
مسئولان در تهران تصمیم میگیرند که هر رشته فجر در کدام استان باشد. نظر عمومی این بود که جذابیت و نشاط اجتماعی فیلم فجر بیشتر است و ما روی فیلم فجر سرمایهگذاری کنیم. امیدوارم سالهای آینده با نظر مثبت خود هنرمندان، بتوانیم جشنوارههای دیگر را هم به مشهد بیاوریم.
دستکم برای تئاتر این ظرفیت وجود دارد. تئاتر مشهد هرسال در جشنواره فجر افتخار میآفریند اما همواره اهالی تئاتر این گلایه را دارند که ازسوی اداره ارشاد آنطور که باید و شاید، حمایت نمیشوند. آیا امسال برنامهای برای تقدیر از افتخارآفرینان تئاتر مشهد دارید؟
من ابتدا به گروههای برگزیده تئاتر مشهد تبریک میگویم. مشهد قطب دوم تئاتر ایران است. شهرستانهای ما هم در تئاتر قوی هستند اما باید از آنها حمایت شود. ارشاد شرایط اجرای نمایش این گروههای تئاتری را در مشهد آسان کرد و به همه این گروهها سالن داد. امیدواریم جریان تئاتر در مشهد به یک عقلانیت جمعی برسد و تئاتر بهمنزله صنفی که یک بخش آن فکر و ایده و یک بخش آن فروش و اقتصاد هنر است، به توازن برسد. ما در هنرها انجمنهایی داریم که اگر قوی به وظایف خود عمل کنند، ارشاد به وظیفه خود عمل کرده است و تمایل دارد نظارت کند نه دخالت و اکنون نیز نگاه ما به تقویت انجمنها و صنفهاست.
به حمایت تئاتر در شهرستانها اشاره کردید، آیا زیرساختهای عمرانی هم برای تحقق این مهم و تقویت تئاتر و البته سایر هنرها درنظر گرفتهاید؟
من یکی از شروطی که برای روسای ادارات شهرستانها گذاشتم، این بود که مجتمعهای فرهنگی ما در شهرستانها، سالنهایشان را در خدمت اصحاب فرهنگ و هنر بگذارند. ارشاد از نظر مالی در تنگناست و جزو وزارتخانههایی است که درآمدزایی ندارد. برخلاف سایر سازمانها مجوز میدهد اما درآمدزایی ندارد. ارشاد فقط هزینه میکند؛ البته ما به این هزینه کردن و خدمتگزاری افتخار میکنیم. از این نظر ناراحتیم که چرا دستمان باز نیست که بیشتر، از اهالی هنر حمایت کنیم. امیدوارم مشکل ارشاد با متممهای بودجه حل شود و بتواند از طریق صدور مجوز، درآمدزایی کند.
آیا اداره ارشاد همه هزینههایش ازطریق بودجه تامین میشود؟ میزان بودجه و نحوه توزیع بودجه چگونه است؟ خیلی از هنرمندان این گلایه را از اداره ارشاد دارند که برای گرفتن مجوز همیشه با مشکل مواجهند و درگیر سلسلهمراتب اداری میشوند. همچنین درباره نحوه توزیع بودجه در اداره ارشاد، این موضوع مطرح است که بیشتر صرف حقوق کارمندان اداره میشود تا خدمت به اهالی هنر. در اینباره توضیح دهید.
برای صدور مجوزها پروسهای شکل میگیرد اما درباره اینکه بودجه صرف کارهای دیگر میشود، من نشنیدهام. نهادهای نظارتی قوی نیز، درکنار ادارات، بر روند قانونی امور، نظارت میکنند. علاوهبر اینکه ما در وزارت ارشاد، قانون شفافسازی داریم. هر بودجهای که وزارت ارشاد هزینه میکند، اسناد هزینه آن منتشر میشود و دردسترس عموم قرار میگیرد؛ البته درباره مجوزها، قانونا ارشاد قدرت مطلق نیز نیست و پروسهای وجود دارد که نهادهای دیگر هم مشارکت میکنند. مجوزهای فرهنگیهنری براساس دستورالعمل قانونی داده میشود و ارشاد پروسه مجوزدهی را آغاز میکند و براساس قانون مصوب، استانداردهایی وجود دارد که برخی متقاضیان از مدت و زمان آن آگاه نیستند. ما تمام سعیمان این است که پروسه کارمان شفاف باشد و افراد وقتشان گرفته نشود. میز خدمت در مشهد، برای تسریع و شفافیت، راهاندازی شده است و روزهای دوشنبه هم در دفتر کارم، ملاقات عمومی دارم. هرکسی میتواند بیاید و مستقیم اعتراضش را به من بگوید. در شبکههای اجتماعی هم فعالم و سعی میکنم اگر حقی ضایع شده است، احقاق شود.
میزان بودجه دریافتی این اداره چقدر است و باتوجهبه گستردگی فعالیت ادارهکل فرهنگوارشاد اسلامی، باید چقدر باشد تا کفاف هزینههای فرهنگ و هنر استان را بدهد؟
اداره ارشاد همانطور که اشاره کردید، دامنه فعالتیش خیلی گسترده است. هرکدام از معاونتها طیفهای گستردهای را شامل میشوند اما بودجه لازم برای ارشاد پیشبینی نشده است. ما اکنون با وضعیت ایدهآل فاصله داریم تا بتوانیم از هنرمندان صاحب برنامه حمایت مالی کنیم. میتوانم بگویم بودجه موردنیاز ما چندبرابر بودجه فعلی است. نکته مهم و بنیادین این است که ما نیازمند تغییر نگاه هستیم. یک پروژه فرهنگی مثل یک پروژه اقتصادی نیست. نگاههای مدیران و سیاستگذاران، در اینباره، باید اصلاح شود. برخورد ما با اصحاب فرهنگ و هنر باید براساس شأن آنها باشد. اگر مطلقگرایانه نگاه نشود و فرهنگ، به اقتصاد، کاهش داده نشود و اصالت فرهنگ و قواعد آن، حفظ شود و اگر ما انتظاری که از یک پروژه اقتصادی داریم از پروژه فرهنگی نداشته باشیم، بودجهریزی هم اصلاح و حق اصحاب فرهنگ و هنر، ادا میشود.
شما بارها در سخنان خود به اهمیت اقتصاد هنر نیز اشاره کردید، آیا برنامهای اجرایی برای ترویج اقتصاد هنر در استان دارید؟
بهطورخاص برنامههای عینی که ما در این زمینه در وزارت فرهنگوارشاد اسلامی درحال تدارکش هستیم، راهاندازی گذرهای فرهنگیهنری است. گذر فرهنگیهنری به این معناست که یک خیابان یا محله یا منطقه کهن و دارای فرهنگ قدیمی به دسترسیهای فرهنگی و هنری برای مردم تبدیل شود. اکنون آمادگی ایجاد گذرهای فرهنگی را در شهرهای سبزوار، نیشابور و مشهد داریم. جای این مکان در نیشابور و سبزوار تعیین شده است. برای مشهد هم جلسهای با دکتر کافی، رئیس دانشگاه فردوسی، و مهندس کلائی، شهردار مشهد، داشتیم. بر این اساس، دانشگاه برخی فضاهایش را عمومیسازی میکند و ارشاد و شهرداری هم مجوزهای لازم را صادر میکنند. در اینباره قراردادها و توافقها انجام شده است و بهزودی به مرحله اجرا میرسد.
شاید این طرح درصورت موفق بودن، یکی از عوامل جلوگیری از مهاجرت هنرمندان باشد. آیا برای جلوگیری از مهاجرت هنرمندان بهجز گذر فرهنگ و هنر، برنامه دیگری هم دارید؟
ما سعی کردیم آموزشگاهها را توسعه بدهیم و در زمینه موسیقی بهعنوان مثال هیچ مشکلی درزمینه آموزش آن در مشهد نداریم. نهادهای مسئول و شخصیتهای صاحبنظر هم حمایت میکنند. یک عزم عمومی لازم است تا در این گفتمان عمومی تمامی نهادهای تاثیرگذار ورود پیدا کنند و امید به آینده را در مشهد افزایش دهند تا شرایط را بهگونهای مهیا کنیم که مهاجرت صورت نگیرد. بخشی از این کار بهعهده اداره ارشاد است. در این مهم شهرداری، استانداری و نهادهای نظارتی هم دخیلند و این موضوع باید تبدیل به یک مطالبه عمومی شود. ما باید به ظهور سلایق مختلف فرصت دهیم. مشکل ما در حوزه فرهنگ و هنر، تنگنظری است. ما باید با هنرمندان و اصحاب فرهنگ، مستقیم گفتوگو کنیم تا یک فضای سالم برای رقابت فرهنگی ایجاد شود. اصحاب هنر براساس اصناف و انجمنهایی که دارند، اگر مطالباتشان را معقول و با زبان مشترک بگویند، تبدیل به خرد جمعی میشود. ما نیاز به گفتمانسازی عمومی داریم.
بی شک خیلی از اصحاب هنر میخواهند بدانند مدیرکل فرهنگوهنر استان به چه کتابهایی علاقهمند است و چه فیلمهایی میبیند؟
معمولا اواخر هفته به سینما میروم. سعی میکنم فیلمهای روز را ببینم. فیلمهایی با مضمون اجتماعی، طنز، مفهومگرا و ساینسفیکشن(علمی تخیلی) نگاه میکنم و فیلمهای ترسناک را هم دوست دارم. هفتهای دوبار به کافهکتاب میروم. کتابهایی را که چاپ میشود، نگاه میکنم. رمانها و کتابهای خاطرات را نگاه میکنم. مطبوعات را هر روز میخوانم و رسانههای مجازی را نگاه میکنم. بهطور خاص شهرآرا را میخوانم. بهنظرم پیشنهادهای فرهنگی آخر هفته این روزنامه، جذاب است. سعی میکنم تئاترهای خوب را هم ببینم.