شهرآرا آنلاین - فرانک باباپور | گزارش زورگیری سرنشینان یک خودرو سرقتی از زنی جوان در خیابان هفتتیر مشهد، بهانهای شد تا به بررسی علت این حادثه بپردازیم. علتی که باعث شده است ٢ مرد جوان شهرمان، خودرو زنی جوان را بهزور نگه دارند و گوشی و کیف پولش را بگیرند. البته در این راه ناکام ماندند و خودرو گشت کلانتری به سواری ۴٠۵ آن ها مشکوک و پس از استعلام متوجه شده بود که خودرو سرقتی است. برای همین این خودرو را تعقیب کردند. البته ٢جوان از ترس زندان سعی کردند از صحنه بگریزنداما شلیک گلولههای پلیس خودروی آن ها متوقف شد. اگر خودتان را بگذارید جای زن جوانی که طبق معمول داشته راهش را میرفته، ولی با بوق زدنهای ممتد یک خودروی مزاحم از پشت سرش، متوجه میشود دارد تعقیب میشود و وقتی مزاحمان جلویش میپیچند مجبور میشود بایستد، حتما ترس برتان میدارد.
برای بررسی علل این پدیده سراغ دکتر رمضانعلی قادری رفتیم که یکی از مددکاران اجتماعی با سابقه و استاد دانشگاه مشهد است که در خصوص این پرونده و علل شکل گیری سرقتهای خشن در جامعه با او به گفتگو نشستیم.
خشونت بین سارقان و مجرمان از کجا ناشی میشود؟
اول از همه باید ببینیم مجرمان این حادثه سابقهدار بودهاند یا نه، چرا که بسیاری از مجرمان به دلیل اینکه دفعه اولشان است خودشان هم از اینکه گیر بیفتند میترسند، دست به کارهای غیرارادی میزنند. فقط ١١درصد سارقانی که در زندان هستند، حرفهای محسوب میشوند و میتوانند خودشان را در مقابل هیجان یا ترس کنترل کنند. تعقیب و گریز مجرم از سوی پلیس پیش از این مربوط به سارقان حرفهای میشد ولی این روزها سارقانی داریم که همان اول سراغ خلافهای سنگین میروند. مثل سارقان یک صرافی در تهران که آنها هم دفعه اولشان بوده و از روی ترس و استرس به پای صراف شلیک کرده بودند. یکی از شیوههایی که باید به همه افراد جامعه آموزش داده شود، تابآوری و مهارت کنترل خشم است. از طرف دیگر فرد باید بداند تبعات کاری که میکند چیست.
آیا خشونتِ مجرمان در حال افزایش است؟
معمولاً آمار و ارقامی در این باره منتشر نمیشود، چون بسیاری از آنها ثبت نمیشوند. مثلا مواردی هستند که فردی مورد زورگیری یا خشونت قرار گرفته، به پلیس مراجعه نمیکند. ولی با توجه به مواردی که دستگیر شدهاند، میشود گفت خشونت در مجرمان افزایش یافته است. مثلاً یکی از دعواهایی که زیاد است، دعوا بر سر جای پارک است که به قتل هم منجر شده است. در برخی موارد هم خود فرد نمیخواسته خشونت به خرج بدهد، ولی دست به کاری زده که عواقب بدی به دنبال داشته است . یک متهم که در زندان مشهد به حکم قتل محبوس است، جوانی است که اگر از خودش بپرسید میگوید:« داشتم از کنار چند نفر رد میشدم و شنیدم نام مرا آورده و میگویند: «فلانی هم آدم شده» برگشتم و با آنها درگیر شدم و نفهمیدم چی شد که یک دفعه دیدم کاردم توی شکم طرف مقابل است.» نمیگوید او را کشتم، میگوید کاردم توی شکمش بوده و الان هم به شدت پشیمان است.
چگونه از این افزایش خشونت در جامعه جلوگیری کنیم؟
پیشگیری از خشونت یک امر فردی است و خانواده مهمترین رکن در آموزش مهارت کنترل خشم است، اما در سطح جامعه به اقدامات دیگری هم نیاز است. این اقدامات باید از سوی خود افراد جامعه صورت گیرد. یعنی هر فرد در جامعه، در پیشگیری از خشونت و نظارت بر آن دخیل باشد. به عبارتی در پیشگیری از خشونت٣سطح وجود دارد: فردی، خانوادگی و اجتماعی.
اتفاق بدی که افتاده، این است که تلویزیون و بسیاری از برنامهها خشونت را ترویج میکنند. یا بازیهایی بین کودکان و نوجوانان طرفدار دارد که خشونت را افزایش میدهند.
همچنین بعد از دستگیری مجرمان هیچ آموزشی مبنی بر کاهش خشونت آنها صورت نمیگیرد. در حالی که میشود کارهای زیادی در حوزه مددکاری، روانشناسی، درمان، مشاوره فردی و گروهی انجام شود و فرد بعد از سپری کردن دوران زندان و ورود دوباره به جامعه، روی خشونتهایش کنترل داشته باشد. به عنوان مثال در آلمان وقتی یک نفر رانندگی خطرناک داشته باشد، غیر از اینکه گواهینامهاش را به مدت دو هفته جلب میکنند، به جلسات مشاوره گروهی هم فرستاده میشود.