شهرآرا آنلاین - حمید معصومیان - ابومسلم سال پر فراز و نشیبی در فصل 88-89 پشت سر گذاشت. تیمی که سال قبل از آن در آخرین لحظات به برکت باخت و سقوط پیام، تیم مشهدی دگری که در لیگ مانده بود، در این فصل از همان ابتدا نامزد سقوط بود و بعد از تجربه کردن انواع و اقسام حاشیهها، به قهقرای سقوط به لیگ 1 و 2 و سپس محو شدن در تاریخ افتاد. در مطلب ذیل، اتفاقات سال آخر حضور این تیم در لیگ برتر را فصل به فصل خلاصه کردهایم.
تابستان 88
ابومسلم تمرینات خود را با کادر فنی جدید آغاز کرد. در همان روزها بسیاری از افرادی که تمرینات این تیم را از نزدیک میدیدند فرجام خوشی برای تنها نماینده استان در لیگ برتر پیشبینی نمیکردند. لیگ از 16 مرداد با تساوی برابر استقلال اهواز در خوزستان آغاز شد. تا پایان تابستان، ابومسلم 7 بازی در لیگ برتر انجام داد اما رنگ پیروزی را ندید. در تابستان ماجرای تخلیه ساختمان باشگاه ابومسلم و زندانی شدن برخی بازیکنان خارجی این تیم پیش آمد که تا چند روز ابومسلم را به سوژه خبری رسانهها تبدیل کرده بود. جنگ بر سر مالکیت باشگاه با خروج قاسمی، مدیرعامل رؤیاپردازی که میخواست زیدان و تیگانا را به مشهد بیاورد، به طور موقت تمام شد.
پاییز 88
در فصل برگریزان، ابومسلم دچارتغییر و تحولات زیادی شد. ناصر پورمهدی که در مقابل اصرار بنیاسد حاضر به مرخصی رفتن نبود، سرانجام اخراج شد. بعد از رفتن او، بنیاسد هم استعفا داد تا باشگاه وارد فاز جدیدی از بحران شود. پس از رفتن او، استانداری مالکیت موقت باشگاه را به زمان داد که او هم در اولین گام، فرهاد کاظمی را به مشهد آورد. در آخرین بازی دور رفت، ابومسلم به اولین پیروزی خود برابر مس کرمان دست یافت. مشکیپوشان که در فاصله تعطیلات لیگ تمرینات خوبی با کاظمی انجام داده بودند در نخستین بازی دور برگشت هم به پیروزی دست یافتند اما از هفته نوزدهم باز هم ابومسلم روی دور باخت افتاد. در این فصل، مهدی زمان یک روز از خجالت گروهی از طلبکاران در آمد و با نقد کردن چکهای آنان، خیال ابومسلم را از بابت شکایت چلوکبابیها و ... راحت کرد!
زمستان 88
در زمستان 88 اگر چه در مشهد از برف خبری نبود، حال و روز ابومسلم سرد و یخی بود. طاعون شکستها همچنان قربانی میگرفت. امتیازها یکی پس از دیگری از کف میرفت و ناقوس سقوط هر لحظه رساتر میشد. پرویز مظلومی پس از اینکه کاظمی در لجاجت با سازمان لیگ کم آورد به مشهد آمد تا شاید کشتی سوراخشده ابومسلم را به ساحل نجات برساند. او اگرچه کارش را با 3 برد خوب آغاز کرد، گرفتار حواشی تمامنشدنی باشگاه شد. در اسفندماه 88 بحران جدیدی دامن مشکیها را گرفت. در آستانه عید، بازیکنان تهدید کردند که اگر مطالبات آنها پرداخت نشود دیگر بازی نمیکنند. آنها حتی چند جلسه از تمرینات تیم را هم به این دلیل تعطیل کردند. چند روز بعد، قائممقام باشگاه حکم اخراج 6 نفر را به جرم یاغیگری صادر کرد. دعوای پرویز مظلومی با عباسی جلو چشم بازیکنان بر سر این موضوع، در نهایت با رفتن چهارمین مربی ابومسلم تمام شد.
بهار 89
اوضاع ابومسلم اینقدر خراب بود که برای ماندن باید چندین معجزه با هم اتفاق میافتاد. علی حنطه شاید بهترین گزینه برای این کار بود. او خداداد را هم آورد تا زوج موفق مشکیپوشان در لیگ ششم دوباره کنار هم باشند. 15 فروردین ابومسلم در دیداری جنجالی تراکتورسازی را در مشهد مغلوب کرد اما این کافی نبود. تساوی با استیلآذین در تهران همهچیز را به دیداری سخت و دشوار برابر ستارگان سپاهان کشاند. در عصر دلگیر 12 اردیبهشت مشهد، ابومسلم در نهسالگی تمام کرد.
مورد عجیب 2 مدیرعامل ابومسلم
ابومسلم در تاریخ حیات خود مدیران زیادی داشته است، از برادران مهاجرانی که این تیم را تشکیل دادند تا تیمسار ملاحی که مشکیها بهترین دوران بعد از انقلاب خود را با او تجربه کردند. با این همه، ابومسلم مدیر ضعیف هم کم نداشت که اگر داشت، الان تیمی با این همه قدمت و هوادار نمرده بود. در این میان، چند مورد عجیب هم در تاریخ باشگاه ابومسلم دیده میشود، آدمهایی که معلوم نشد از کجا آمدند و بعد کجا رفتند! در سال آخر حضور ابومسلم در لیگ برتر که این تیم به قایقی در حال غرق شدن میمانست انواع و اقسام آدمها تحت عناوین مختلف در این باشگاه سبز شدند که قاسمی و یاری عجیبترین آنها بودند، قاسمی کسی بود که با معرفی و توصیه بنیاسد مدیر عامل مشکیها شد اما با اظهارات و رفتارهای عجیب و غریب خود نهتنها کمکی به تیم نکرد بلکه ابومسلم را دستاویز شوخی و خنده اهالی فوتبال در کشور کرد. نقطه اوج حرفهای او در برنامه 90 بود که درباره انتخاب سرمربی ابومسلم گفت با تیگانان، زیدان و استویچکوف صحبت کرده و تیگانا گفته اگر سرمربی فرانسه نشود، به ابومسلم میآید! بعد از رفتن قاسمی از ابومسلم که معلوم شد ادعاهایش درباره داشتن 200 باب مغازه در خرمآباد واقعیت ندارد، فردی به نام یاری چند هفتهای مدیر عامل مشکیها شد که در سوژه بودن دست کمی از قاسمی نداشت. او که در اولین جلسه حضورش در تمرین ابومسلم با کت و شلوار و کروات ظاهر شد چیزی نمانده بود در آن روز متشنج از هواداران کتک بخورد. او چند هفتهای در کنار تیم و گهگاه مصاحبه هم می کرد اما بعد غیبش زد وهمانطور که معلوم نشد از کجا آمد، معلوم هم نشد به کجا رفت!

علل اصلی سقوط ابومسلم از زبان کاپیتان و آخرین سرمربیشان در فصل (88-89)
داغ ابومسلم را به دلمان گذاشتند!
رضا ناصحی در روزی که ابومسلم سقوط کرد کاپیتان این تیم بود. او حالا بعد از گذشت سالها هنوز در مستطیل سبز فوتبال میکندو عضو پدیده شهرخودرو استت وقتی به گذشته بازمیگردد و مسئله ابومسلم مطرح میشود، گویی تاریخ جلو چشمانش رژه غمباری بگیرد میگوید: به نظرم باشگاه ابومسلم برای هیچکس مهم نبود. اودرباره سال سقوط مشکی ها میافزاید: آن سال همیتی جدی در استان شکل گرفته بود تا ابومسلم بیفتد! باشگاه به دست کسانی افتاد که شرایط تیمداری و مدیریت نداشتند. از لحاظ بودجه و امکانات هم وضعیت خیلی بحرانی بود و هیچی نداشتیم. داغ ابومسلم را به دلمان گذاشتند. بازیکن با تجربه این روزهای پدیده شهرخودرو معتقد است اگر به آن روزها برگردیم، باید مسئله «حمایت» در رأس توجهات به تیم ابومسلم باشد. او میگوید: ابومسلم آن موقع بیش از هر چیزی به حمایت نیاز داشت، حمایت مسئولان استانی. همیشه گفتهام تیمی مثل ابومسلم باید برای مسئولان شهر یک دغدغه میبود. باید ابومسلم را برای جوانان این شهر نگه میداشتند. چپپای سالهای نهچندان دور ابومسلم به مسئله امکانات هم اشارهای ویژه میکند: باور کنید شاید اگر ورزشگاه امام رضا آن موقع بود، تیم خیلی بهتر نتیجه میگرفت و در لیگ برتر باقی میماند.
آقایان دنبال شهرت و درآمد بودند
آخرین سرمربی ابومسلم در تاریخ لیگ برتر بود، فصلی که ابومسلم برای بقا دست به دامان 5 سرمربی شد و دست آخر با علی حنطه به لیگ دسته یک سقوط کرد و در مسیر نابودی قرار گرفت. علی حنطه در فصل منجر به سقوط سال 89-88 در 4 بازی آخر هدایت مشکیپوشان بحرانزده و چسبیده به قعر جدول را به عهده گرفت. تیم حنطه مقابل استیلآذین تا بن دندان مسلح و سپاهان قهرمان تساوی گرفت و پرسپولیس را در مشهد برد. دست آخر در بازی تشریفاتی روز پایانی که سقوط مشکیها قطعی بود در کرمان، ابومسلم 5 بر 2 تحقیر شد و به لیگ یک سقوط کرد. سرمربی آن روزهای مشکیپوشان حالا بعد از گذشت سالها معتقد است عدم مدیریت علت اصلی سقوط ابومسلم بوده است. علی حنطه میگوید: مشکل آنجا بود که آقایان دنبال شهرت و درآمدزایی بودند و دلسوز فوتبال نبودند. آخرین سرمربی لیگ برتری ابومسلم میافزاید: اگر به عقب برگردیم، میگویم باید تمام پیشکسوتان و هواداران اصلی ابومسلم را جمع کنند و یک هیئت مدیره کاربلد از دل آنها برای ابومسلم انتخاب کنند. شاید اگر آن موقع اینطور بود، ابومسلم نجات پیدا میکرد و دست نااهلان نمیافتاد. او خاطرنشان میکند: آن موقع با یک دستهچک تیم میگرفتند و آقای خرمآبادی که میخواست زیدان و ژانتیگانا را به مشهد بیاورد، آبروی فوتبال مشهد را برد.
بازار مکاره روی نیمکت
سال شلوغ ابومسلم در لیگ برتر با خیل مربیان و مدیران ناکام
ابومسلم در آخرین سال حضورش در لیگ برتر به تمام معنا آشفته بود. حتی پیش از شروع فصل هم میشد بهآسانی حدس زد که یکی از تیمهای سقوطکرده مشکیها هستند. آنها در فصل آخر حضورشان در بین برترینهای ایران بسان حکومتهای در حال سقوط بارها و بارها هم نیمکت خود را تغییر دادند و هم مدیران رنگارنگی را تجربه کردند که هر کدامشان به شتاب سقوط ابومسلم کمک کردند. در آن سال، بنیاسد، قاسمی، یاری و زمان هرکدام در مقطعی مدیرعامل ابومسلم بودند و محمدرضا عباسی هم چند ماهی به عنوان قائممقام مهدی زمان (آخرین مدیر عامل ابومسلم در لیگ برتر) تقریبا همهکاره باشگاه بود و نقش مهمی در اخراج پرویز مظلومی داشت. ابومسلم فصل را با بنیاسد شروع کرد اما بعد از اینکه او نتوانست مخارج تیم را بدهد ابتدا آدم عجیبی به نام یاری را چند هفتهای سر تیم آورد و بعد باشگاه را به قاسمی نامی داد که نهتنها برای ابومسلم کاری نکرد بلکه این تیم را مضحکه و اسباب خنده عام و خاص کرد. چیزی که از قاسمی برای همه هویدا بود رابطه بسیار خوب او با دلالان ورزشی چه در داخل و چه خارج بود. آنها با مطرح کردن نامهای بزرگ فوتبال جهان که شاید اصلا به گوش قاسمی نخورده بود، هم قاسمی را در سیبل انتقادات قرار دادند و هم بارها برای سفرهای متعدد خودشان به کشورهای مختلف با عنوان «مذاکره» جیب قاسمی و ابومسلم را خالی کردند. بعد از کنار رفتن قاسمی، نوبت به مهدی زمان رسید. زمان در برههای حساس به ابومسلم آمد که لیگ به نیمفصل نرسیده بود و تلاش زیادی کرد که فرهاد کاظمی را به ابومسلم بیاورد اما چون در آن زمان کاظمی از سوی کمیته اخلاقی فدراسیون محرومیتی نانوشته داشت هرگز نتوانست به مقصود خود برسد. بزرگترین خطای زمان در ابومسلم، مدیریت از راه دور او بود که موجب شد در غیاب وی قائممقام باشگاه همهکاره شود که در نهایت حواشی زیادی به وجود آمد که نقطه اوج آن جدایی مظلومی بود که به مشهد برگشته بود تا مثل دوره اول حضورش در این تیم نتایج خوبی بگیرد. حاصل مدیریت موقتی حضور سرمربیان مختلف هم بود که البته همه آنها در ناموفق بودن نقطه اشتراک داشتند. ابومسلم آن سال را با یک انتخاب بسیار بد شروع کرد و ناصر پورمهدی به عنوان سرمربی این تیم انتخاب شد. میخ اول تابوت ابومسلم را مربی اصفهانی این تیم زد. کسی که با خرید چند مهره تمامشده و ضعیف مثل پژمان جمشیدی، نامداری، بهادرانی و لووینیان خشت اول مشکیها را بسیار بد گذاشت. پورمهدی البته اعتمادبهنفس زیادی داشت و با اینکه در 9 بازی برای ابومسلم 5 تساوی و 4 باخت به دست آورد اما ادعا میکرد که اهل بهانه گرفتن نیست و این تیم را تحت هر شرایطی به ردههای بالای جدول خواهد رساند. در فاصله رفتن پورمهدی تا آمدن کاظمی، اصغر جانداری سرمربی ابومسلم شد و در مجموع در 7 بازی که سکان هدایت مشکیپوشان را بر عهده گرفت 3 تساوی و 4 باخت به دست آورد. فرهاد کاظمی در حالی که سازمان لیگ قویا تأکید کرده بود حق مربیگری در لیگ برتر را ندارد هدایت ابومسلم را پذیرفت. او 2 پیروزی شیرین هم برای مشکیها به دست آورد. با این همه، از آنجایی که ابومسلم اصولا خوب بسته نشده بود و کاظمی هم به دلیل شرایطی که داشت نمیتوانست از روابط پشت پردهاش استفاده کند! سرطان باخت مشکیها التیامی نیافت تا او هم مجبور به رفتن شود. بعد از رفتن او پرویز مظلومی آمد که یکی از بهترین مربیان ابومسلم در ادوار لیگ برتر است و این تیم را به مقام چهارم لیگ هفتم رساند. او با همین پیشینه خوب به مشهد بازگشت تا شاید با نجات ابومسلم، خودش هم احیا شود ولی به دلیل اختلافات شدید با قائممقام باشگاه، عطای کار را به لقایش بخشید. علی حنطه آخرین تیر ترکش مدیران ابومسلم برای ماندن در لیگ نهم بود ولی او هم نتوانست کار خاصی انجام بدهد و ابومسلم 3 هفته مانده به پایان لیگ، با تساوی برابر سپاهان در مشهد، برای همیشه از لیگ برتر سقوط کرد.

ستارگان آسمان مشکی
11 ستاره ابومسلم و چندی که در تاریخ این باشگاه خوش درخشیدند
ابومسلم در طول تاریخ حیاتش ستارههایی را به فوتبال ایران معرفی کرد که بعدها حرفهای زیادی از آنها شنیدیم، حرفهایی برای گفتن در مستطیل سبز موفقیت، ستارههایی که تعدادی از آنها در مشهد به دنیا آمده و با ابومسلم بزرگ شدند و شماری دیگر که اگرچه مشهدی نبودند اما بعد از پیوستنشان به ابومسلم بر طبل شهرت و موفقیت کوبیدند. ابومسلم علاوه بر این، خارجیهایی هم داشت که گاه و بیگاه با عملکرد درخشانشان چشم تیمهای پایتختنشین را میگرفتند. اگر بخواهیم خطبهخط به مرور این ستارهها بپردازیم باید بگوییم دروازه ابومسلم در دهههای 70 و 80 سنگربانانی از جنس ستاره نداشت. اگرچه مهدی ثابتی، احمد خرمالی، شهاب گردان و ارشاد یوسفی گلرهای بدی نبودند، چونان که بازیکنان خطوط دیگر ابومسلم چهره شدند و نام و آوازهشان در شهر پیچید، نتوانستند خودشان را نشان دهند. در خط دفاع شاخصترین چهره تاریخ ابومسلم بدون شک محمد پنجعلی است، ستاره، کاپیتان و بزرگ پرسپولیس، کسی که در تیم ملی هم قلب خط دفاع را بیمه کرده بود. پنجعلی چند سالی در مشهد و برای ابومسلم توپ زد. شهرت و آوازه او از ابومسلم شروع شد. همانطور که بیژن کوشکی هم دیگر غیربومی ابومسلم از خرمآباد به مشهد آمد، با ابومسلم مشهور شد و به استقلال رفت. اما دیگر مدافع ابومسلم، سید محمد حسینی، از مشهد فوتبالش را شروع کرد و همهچیزش را مدیون ابومسلم است. در خط هافبک، خسرو حیدری، مجتبی جباری و آندرانیک تیموریان غیربومیهای ابومسلم بودند که با این تیم به فوتبال ایران معرفی شدند. جباری، حیدری و تیموریان برای خدمت سربازی به مشهد آمدند، در ابومسلم شکوفا شدند. دو تای اول به استقلال رفتند تا در تیم بزرگ پایتخت بزرگی کنند و تیموریان مستقیم به اروپا رفت تا هم لژیونر شود و هم هافبک ثابت ترکیب تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی باشد. اما در میان هافبکهای تاریخ ابومسلم نمیتوان از نام علیرضا واحدی نیکبخت و حسین بادامکی گذشت. 2 ستارهای که از ابتدا در ردههای پایه ابومسلم رشد کردند و از مشهد راهی 2 تیم بزرگ سرخابی پایتخت شدند. اما حکایت خط فوروارد ابومسلم همیشه متفاوت بوده است، جایی که فضلی و خلعتبری 2 غیربومی و شمالی ابومسلم بودند که با این تیم خوش درخشیدند. خلعتبری، کشف اکبر میثاقیان در شموشک، وقتی به ابومسلم آمد، با آن جثه ریزش مورد توجه تیمهای بزرگ پایتخت و اصفهان قرار گرفت. فضلی هم در یکی دو فصلی که برای ابومسلم بازی کرد با تعداد گلهای زیادی که میزد همیشه برای آقای گلهای لیگ برتر یک تهدید بزرگ و جدی بود، اما سوگلی خط آتش ابومسلم، رضا عنایتی بود، ستارهای که آقای گل تاریخ ادوار لیگ برتر است و با ابومسلم هم طعم آقای گلی لیگ برتر را چشیده است. عنایتی یک ابومسلمی بالفطره است. او شاهماهی ستارههای آسمان مشکیهای شهر مشهد بود. در میان ستارههای خارجی تاریخ ابومسلم هم میتوان به نامهایی چون ایوان پتروویچ و عرفان اولرم اشاره کرد.