شهرآرا آنلاین - حمیده صفائی- هنگامی که کتابهای تاریخ را ورق میزنیم کمتر نام مشهد به چشممان میخورد گویا که این شهر نقش چندانی در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورمان نداشته است. فعالان مشهدشناس که میدانند خلاف این امر صحت دارد به این فکر افتادند تاریخ این شهر را به قلم تحریر درآورند؛ عکاسان آن را به تصویر بکشند و هنرمندان در قالب شعر، نمایش و موسیقی آن را به نسلهای بعد انتقال دهند.
فعالان هویتی شهر مشهد همیشه دغدغه این را داشتند تا فعالیتهایشان بهطور متمرکز انجام شود و درکنار آن بتوانند برنامهها را به ظهور برسانند. با توجه به اهمیت این موضوع مدیران فرهنگسرای بهشت تصمیم گرفتند به شکل جدی بهعنوان یکی از مراکز مهم هویتی، برنامه سرای هویت را در این فرهنگسرا با حضور نویسندگان و هنرمندان این عرصه اجرا کنند.

برنامهریزی به همراه مردم
مجتبی مولایی، مدیر فرهنگسرا، ضمن خیرمقدم و خوشآمدگویی به اهالی فرهنگ و هنر گفت: سرای پژوهشگران هویت، متعلق به فعالان این حوزه است. رویکرد در فرهنگسرای بهشت براساس برنامهریزی به همراه مردم است، تلاش داریم از ظرفیتها، فرصتها، همفکری و همراهی مردم و صاحبنظران این عرصه استفاده کنیم.
وی با ابراز خرسندی از تغییر رویکرد فرهنگسراها گفت: خوشحالم فرهنگسراها، سرای اهالی فرهنگ شده و اهالی فرهنگ با مکانی که متعلق به خودشان است به نوعی آشتی میکنند.
مولایی ادامه داد: درهای فرهنگسراها به روی همه گروههای مردمی باز است. هر فردی که دغدغه شهر مشهد را داشته و دیدگاهش با چارچوب مدیریت شهری همگام باشد ما هم با او همکاری میکنیم تا بتوانیم اتفاق خوبی را برای تاریخ این شهر رقم بزنیم.
وی با اشاره به این موضوع که مشهدیها مانند دیگر شهروندان استانهای دیگر به مشهدیبودنشان افتخار نمیکنند، افزود: به دنبال این هستیم تا با همراهی و همفکری مردم اتفاق خوبی را برای تاریخ این شهر رقم بزنیم و تعلق خاطر مشهدیها را افزایش دهیم.
سروش مظفرمقدم از دیگر دستاندرکاران برنامه که خود یک پژوهشگر و نویسنده است نیز در این جمع گفت: در بسیاری از شهرها مرکز هویتی و تاریخی را میبینید که نشان از تاریخ آن شهر دارد. بیشتر این نوع خیابانها سنگفرش شده و معماری به سبک و سیاق قدیم دارند. بیشتر این خیابانها نقش هویتی، فرهنگی و تاریخی آن شهر را نشان میدهند.
وی پیشنهاد داد: راسته جنت و خیابان ارگ نوستالژی خوبی برای مردم مشهد است. با توجه به ویژگیهای خیابان جنت، میتواند بهترین مکان برای چهارسوق هویت مشهد باشد.
در مشهد خانههای قدیمی و تاریخی فراوانی بوده که بیشتر آنها منحصربهفرد بودهاند. مظفرمقدم با تأکید بر این موضوع ادامه داد: با توجه به زیارتیبودن شهر مشهد آدمهای مختلف با فرنگ و قومیتهای متفاوت به این شهر میآمدند، بهدلیل همین تفاوتها برخی خانههای مشهد منحصربهفردترین معماری را داشتهاند چون متناسب با فرهنگ و سنن همان افراد ساخته شده بود. متأسفانه تخریبهای شهر مشهد در طی این سالها نشان میدهد هیچکس به فکر این موضوع نیست. هنوز قسمتهایی از این فرهنگ و هویت باقی مانده است که وظیفه داریم آن را حفظ کنیم، آنچه برای ما باقی مانده میراث معنوی و میراث ملموس و عینی است.
تاریخ مشهد مظلوم واقع شده
دکتر یوسف حقیقی متولی، نویسنده و پژوهشگر، نیز در این مراسم حاضر بود. وی نویسنده کتابهایی از جمله زندگینامه و قیام محمدتقیخان پسیان، تاریخچه آموزش و پرورش نوین و کتاب دوجلدی تاریخ معاصر مشهد است. متولیحقیقی با اشاره به مظلومیت تاریخ مشهد و بیاننشدن وقایع تاریخی در این شهر گفت: مشهد در تاریخ ایران تا اندازهای مظلوم واقع شده است. یکی از مسائل مهم تاریخ معاصر ایران، جنبش تنباکو است. در بیشتر کتابهای نوشتهشده یا مشهد نقشی ندارد یا نقش آن بسیار کمرنگ است. هرچند منابع و اسناد نشان میدهد اولین شهری که توانست انگلیسیها و ناصرالدین شاه را وادار به عقبنشینی کند مردم مشهد و علمای این شهر بودهاند. آنها توانستند کاری کنند تا ناصرالدین شاه دستور دهد مشهد از این تحریم گسسته شود و در نهایت انگلیسیها هم عقبنشینی کردند، گسست مشهد سبب شد تا دیگر شهرها نیز بعد از مشهد بتوانند از این تحریم بیرون بیایند. وقتی کتابهای تاریخی را میخوانیم متوجه میشویم مشهد جایگاه و نقشی در انقلاب مشروطیت ندارد، اما وقتی بهسراغ منابع اصلی میرویم میبینیم، پیشگامترین شهرهای ایران شهر مشهد بوده و مردم مشهد ارکان قاجار را به لرزه درآوردهاند. در مشهد حاکم را 5ماه محاصره کرده بودند. ناصرالدین شاه هر چه مردم را تهدید کرد به فرستادن توپ و...، فایدهای نداشت و مردم میخواستند حاکم از مشهد برود و درنهایت همان چیزی شد که مردم میخواستند. سردمداران همه در مشهد بودند. ادیبالممالک فراهانی که روزنامه مجلس را چاپ میکرد اول کار روزنامهاش را در مشهد شروع کرد. حیدرخان اغلو از سران مشروطیت هم کارش را از مشهد آغاز کرد. ملکالشعرای بهار، سخنگوی مشروطیت نیز مشهدی بود.
وی ادامه داد: جدای از این وقایع تاریخی در مسائل انقلاب اسلامی نقش قم و تهران پررنگتر از دیگر شهرهاست، اما این موضوع در سنت تاریخنگاری بهخوبی دیده نشده و باید گفت مشهد از این دو شهر هم پیشگامتر بوده که متأسفانه توجهی به آن نشده است.
این استاد دانشگاه گفت: مشهد نقطه مقابل تهران است. هر فردی که 6ماه در تهران زندگی میکند، تهرانی میشود لهجهاش هم تهرانی میشود، اما در مشهد اینگونه نیست. نمیدانیم حُسن است یا عیب که هر فردی به مشهد میآید هویت خودش را حفظ میکند. آنها هویت محله خودشان را در مشهد حفظ میکنند و در کنار آن هویت مشهد ضعیف و ضعیفتر میشود.
متولیحقیقی خطاب به حاضران در این برنامه پرسید؛ آیا تاکنون اندیشیدهاید موسیقی مشهد جایگاهش چیست؟ وی با طرح این سؤال ادامه داد: ما بزرگترین هنرمندان را داریم اما نامی از آنها نمیبریم. بسیاری از ما نمیدانیم ادبیات مشهد، هنر مشهد و معماری مشهد چیست. هویت تاریخی مشهد از بین رفته است. در پاریس و لندن محلات تاریخیشان را حفظ میکنند، اما با توجه به این موضوع که تصمیمگیرندگان ما با مسائل هویتی آشنا نیستند و به آن فکر نمیکنند، کاری کردهاند تا محلات ما هویت خودشان را حفظ نکنند.
وی تأکید کرد: اینها هویت مشهد است. وقتی این محفل باشد و بتوانیم به درستی کاری انجام دهیم میتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم. مردم مشهد باید مطالبهگر باشند. از سیاستگذاران شهر بخواهند در مشهد خیابانهایی با نام استادانی از جمله محمدرضا شجریان، عماد خراسانی، کلنل محمدتقی پسیان و... داشته باشیم.
کتابی که هنوز چاپ نشده
استاد جمشید قشنگ، نویسنده و محقق شهرمان، از دیگر میهمانان این مراسم است. وی مدت 8سال است در زمینه زندگینامه دکتر شیخ تحقیق و پژوهش کرده که ماحصل زحماتش کتابی با نام «افسانه زندگینامه دکتر شیخ» شده است. پس از پایان مطالعاتش دانشگاه علوم پزشکی گناباد برای چاپ کتابش اعلام آمادگی کرد، اما مدتی است این کتاب در کشوقوس کاغذبازی اداری ارشاد مانده و به چاپ نرسیده است.
جمشید قشنگ با اشاره به اینکه دکتر شیخ یکی از چهرههای محبوب این شهر است، توضیح داد: ما به آنچه هویت ماست هم بها نمیدهیم و نمیتوانیم بهراحتی کتابی را چاپ کنیم. من مسیرم را ادامه م میدهم اما اینها درد دل است. این کتاب از شهرهای دیگر ایران برای چاپ تقاضا دارد حتی کشورهای خارجی، هیچکس به فریاد من نرسید. سرای هویت میتواند به این مشکلات هم بپردازد و به درد دلهای ما گوش فرا دهد.
حوزه مشهدشناسی خطومشی سیاسی نمیشناسد
رضا سلیماننوری، روزنامهنگار و خراسانپژوه، دیگر میهمان این برنامه بود. او ضمن خوشآمدگویی به میهمانان و تبریک روز معلم گفت: امروز روز معلم است و لازم میدانم یاد کنیم از مرحوم عبدالحمید مولوی، معلم خراسانشناسی که اولین حرکات خراسانشناسی را پایهگذاری کرد و به نوعی همه ما شاگردان او محسوب میشویم.
وی افزود: این جمع با تمام اختلافات سیاسی و فکری باید این موضوع را بپذیرد که همه ما دلمان برای مشهد میتپد و میخواهیم کاری برای شهرمان انجام دهیم. وقتی برای مشهد کار میکنیم باید همه با هم یکدل شویم. حوزه مشهدشناسی، خط و مشی سیاسی نمیشناسد در این حوزه فقط دل کار میکند. وقتی برای شهرمان درست کار کنیم میتوانیم جلو خانواده سرمان را بلند کنیم و بگوییم من هم دلم برای شهرم سوخت و کاری انجام دادم.
رئیس هیئت مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان ادامه داد: مشهد یک ابرشهر است. شاید به ظاهر از لحاظ خردهفرهنگها در کنار هم قرار نگیرند و در یک کوچه مشهدی، قمی، تبریزی و... داشته باشید، اما وقتی قرار است در مراسم مناسبتی شرکت کنند همه در یک جا جمع میشوند و مراسم را به سبک و سیاق خودشان برگزار میکنند.
با سرمایههای معنوی خود بهخوبی برخورد نکردیم
در ادامه این مراسم دکتر سیدمحسن حسینیپویا، عضو حقوقدان شورای پنجم شهر مشهد، نیز درباره تاریخ نگاران و هنرمندان مشهدی اینگونه گفت: جنس این مجلس فرهنگی است و افرادی آمدهاند که در تاریخ این شهر صاحب اثر هستند. وقتی صفحات تاریخ را ورق میزنید میبینید با گذشته که سرمایههای معنوی ماست بهخوبی برخورد نکردهایم. کاری که ما با بزرگانی مانند شجریان، دکتر شیخ و... میکنیم به معنای از بین بردن منابع میراثی است. نبودعلم، هماهنگی و مدیریت واحد سبب شده است تا میراث گذشتگان ما به این وضعیت بیفتد. ضرر را از هر کجا بگیریم منفعت است. همین که طی برنامهای مدون تاریخ شفاهی مشهد را جمعآوری کنیم کمک بزرگی برای جمعآوری هویت شهر است.
وی ادامه داد: حدود 30خانه تاریخی در مشهد داریم که شورای شهر و شهرداری با کمک سرمایهگذار آمادگی دارند تا از آنها بهره برداری کنند، اما میراث فرهنگی در این زمینه همراهی لازم را ندارد. سرمایهگذار به سمت میراث فرهنگی میرود، اما به نتیجه نمیرسد و کار را رها میکند و میرود.
حسینیپویا افزود: اگر نگاهی به آمار داشته باشید متوجه خواهید شد در بسیاری از آسیبها شهر مشهد اول است، چون مردم مشهد هویت ندارند. ما باید کاری کنیم تا مردم مشهد از مشهدیبودنشان خوشحال باشند. شعار «من مشهد را دوست دارم» با دقت انتخاب شده است. تلاش میکنیم با برنامهریزی درست بتوانیم به موقعیتی برسیم که چند سال دیگر اگر مشهدیها رفتند شهر دیگری، به خودشان افتخار کنند که مشهدی هستند.
وی یادآور شد: برای هویتبخشی به شهرمان باید بحث هویتی را از بحث سیاسی جدا کنیم تا هویت و گذشتهمان باقی بماند. قرار نیست اگر فردی موضع سیاسیاش با ما فرق دارد او را انکار کنیم و به فراموشی بسپاریم با این کار تاریخ و هویت خودمان را به فراموشی میسپاریم. این کار به همت مردم انجام میشود. مردم باید از مدیران و سیاستگذاران بخواهند تا مفاخر مشهد را بهدلیل مسائل سیاسی از تاریخ این شهر پاک نکنند.
در حاشیه مراسم
در این مراسم علاوهبر تقدیر از فعالان حوزه مشهدشناسی اتفاقهای خوب دیگری هم رقم خورد از جمله این برنامهها رونمایی از چند جلد کتاب، اجرای موسیقی سنتی و نقالی برای میهمانان بود.
کتاب دخمه روشنفکران شکست خورده که روایتی از قهوهخانه داش آقاست یکی از این کتابهای جدید بود. این کتاب روایتهایی را از این قهوهخانه و افرادی که در آنجا رفتوآمد داشتند، دربردارد.
کتاب دیگری که در این برنامه معرفی شد سری کتابهای دهجلدی محلات بود. این کتابها بر پایه تاریخ شفاهی نوشته شدهاند. از وجهتسمیه محله، خردهروایتها، خاطرات و... در آن ذکر شده است. لازم به ذکر است در هر کجا که تاریخ شفاهی گویندگان خطا داشته در پانوشت کتاب اصل ماجرا آورده شده است.
کتاب عکس مشهد، مشهد در انقلاب نیز کتاب مصوری بود که در این مراسم معرفی و به میهمانان هدیه داده شد.
کتاب روزی روزگاری آبکوه هم که توسط آقای علی دشتبان نوشته شده است با حضور نویسنده در این مراسم معرفی شد.